دلم مثل کوه سنگینه.
همه تلاشم و کردم تا دیگه این بدسرشت دروغگو رو در این سمت نینم. با این همه موسوی چرا باید باز هم تو انتخاب شوی؟ سیاهترین دوره ریاست جمهوری دوره توست.
بعد از دیدن اون CD اونقدر گریه کردم و فکر کردم که تو در تمام این روزهای ریاستت لحظه ای به آن فکر نکرده بودی. تو به همه مردم رودست زدی. از تو به اندازه اسکندر مقدونی و چنگیز مغول متنفرم. با حضور دوباره تو احساس می کنم خاک پاکم را به یک اجنبی دیوسیرت سپرده ام. هیچ وقت از یک واقعه سیاسی اینقدر ناراحت نشده بودم.
خدا جای حق نشسته است. ما نتوانستیم حقمان را بگیریم. خدایا جز وجود حق ستانت کسی را نداریم.
سلام
چی خواستیم؟
که چی شد؟
ما هرچی خواستیم تو دلمون خواستیم.....
موفق باشید
دوست من باش
منتظرم
سلام قلموی عزیز...
من هم به اندازه ی شما در این رابطه غمناکم
شاید هم بیشتر....
هم از اینکه کاری از دستم بر نمی آید...
راستی...
ما را چه می شود که دیگر مهمانی مان نمی آیید...
خوشحالمان کنید
مثل همیشه ی روزگار...
سلام ...
آمده ام تا فرا رسیدن عید سعید فطر را به همراه آرزوی قبولی طاعات و عبادات، تبریک بگم...
عیدتون مبارک.
سلام
واقعا تحمل او ممکن نیست. اما ما تلاشمان را کردیم و نشد. باید منتظر گشوده شدن پنجره امید ماند!